2. ناتوانی نظام در پیمودن خط مشی های کلی

2. ناتوانی نظام در پیمودن خط مشیهای کلی به خطر افتادن عملیات راهبردی نظام، مانند ناتوانی در اجرای صحیح انتخابات یا اعمال حاکمیت از طریق سه قوه و یا ضعف بنیههای اقتصادی، نظامی و فرهنگی، نه تنها اساس نظام، بلکه انقلاب اسلامی را دچار آسیب جدی خواهد کرد. &nb

2. ناتواني نظام در پيمودن خط مشيهاي كلي

به خطر افتادن عمليات راهبردي نظام، مانند ناتواني در اجراي صحيح انتخابات يا اعمال حاكميت از طريق سه قوه و يا ضعف بنيههاي اقتصادي، نظامي و فرهنگي، نه تنها اساس نظام، بلكه انقلاب اسلامي را دچار آسيب جدي خواهد كرد.

 

3. توجيهناپذيري مباني انقلاب و نظام در شرايط متحول

عملكرد انقلاب و نظام بايد در تمام شرايط ـ بهرغم تحولات سريع جامعه ـ توجيهپذير باشد و اگر مباني انقلاب و نظام، مانند جمهوريت، اسلاميت، عدالت، مصلحت، شورا، رهبري و نظاير آن به دليل شرايط ويژهي اجرايي، توجيه منطقي خود را از دست بدهد، بيترديد نه تنها انقلاب از حركت باز خواهد ايستاد، بلكه در بقا نيز دچار آسيب خواهد شد.

 

4. ايستايي و بستهشدن راههاي توسعه

انقلاب اسلامي ذاتاً نوعي حركت است و تحول ملازم آن ميباشد. توسعه نيز از لوازم اجتنابناپذير انقلاب به شمار ميرود، بنابراين ايستايي نظامِ وابسته به انقلاب، به معني جدايي انقلاب از ماهيت و لوازم آن است و جمود و سنتگرايي براي يك نظام انقلابي، نه تنها آفت و عامل بازدارنده، بلكه عامل تهديدكننده است.

 




| شناسه مطلب: 79500